توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 11104
  پرینتخانه » فرهنگی, لرستان پژوهی تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۵ | | ارسال توسط :
حکایت‌ها و روایت‌ها در زبان‌زدهای لری و لکی(24)

تا روُا رَت وِ پی قاووِله، پوس گُردَش کِنِس! «لری»

تا روُا رَت وِ پی قاووِله، پوس گُردَش کِنِس! «لری»
tā roā rat vepey ŏāwla pūse gordaš kenes - تا روباه به دنبال قباله رفت، پوست از گرده‌اش گرفتند.

کنایه از: مواجه شدن با زورمندان و ستم‌گران که فرصت و مجال به حریف ضعیف نمی‌دهند. گاه برعکس آن، ستم‌گر و حیله‌گری که به پاس ستم خود کیفر می‌بیند و هرچه در پی توجیه رفتار خود برآید قابل قبول نیست.

حکایت:
– در افسانه‌ها و باورداشت‌های لرستان آمده‌است که روباهی در دل کوه برای خودش لانه‌ای درست کرده بود. یک روز گرگی آمد و مدعی شد که لانه مال اوست و روباه باید آن‌جا را تخلیه کند. روباه هرچه گفت و دلیل آورد، برای گرگ قابل قبول نبود. شکایت پیش سلطان جنگل(شیر) بردند.
شیر گفت: روباه قباله بیاورد و نشان بدهد. روباه گفت: قبله‌ی عالم! به روی چشم، اجازه بدهید بروم و قباله بیاورم.
– البته می‌خواست فلنگ ببندد و برود و قید لانه را بزند. شیر گفت:
– یک قلاده به گردن روباه بیندازید و شغال یک سر آن را بگیرد و در پی قباله بروند.
روباه این‌طوری گیر افتاد و روزها و ماه‌ها در پی قباله می‌گشتند، اما کو قباله! آن‌قدر گشتند و گشتند تا طناب حسابی پوست از گرده‌ی روباه کند. تا این‌که یک روز از غفلت شغال استفاده کرد و در رفت، رفت که رفت و تمام.۱
ادامه دارد…

۱-راوی: زنده‌یاد مهتاب بازوند (بیرانوند)، شاعر و نویسنده، خرم‌آباد.

نویسنده : علی‌مردان عسکری‌عالم | سرچشمه : سیمره603(13آذرماه400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.