توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 10330
  پرینتخانه » لرستان پژوهی, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۲ | | ارسال توسط :
حکایت‌ها و روایت‌ها در زبان‌زدهای لری و لکی(17)

تا تریاک دِ عراق بَه‌رسه، مار‌گَستَه مُرده! «لری»

تا تریاک دِ عراق بَه‌رسه، مار‌گَستَه مُرده! «لری»
tā teryāk de erāq barasa mār gasta morde - تا تریاک از عراق برسد، مار‌گزیده مُرده (می‌میرد).

کنایه از: کاری و امری که فوری و فوتی باشد، اما مخاطب وعده‌ی دور و دراز بدهد.

حکایت:
– در یکی از دهات… شخصی را مار گزیده بود و هیچ پادزهری برای درمان مارگزیده وجود نداشت. این بود که مارگزیده را به دوش کشیدند و از آن ده به ده دیگری بردند و از آن جا نزد حکیم‌باشي رفتند. حکیم‌باشی که مردی عملی بود و خُمار، تا مریض را دید گفت:
– تریاک! تریاک لازم است. گفتند:
– حالا تریاک از کجا بیاوریم، مگر خود حکیم باشی تریاک ندارند؟
گفت: نه که ندارم.
گفتند: پس چه کنیم؟
گفت: یکی از شما بپره و از عراق تریاک بیاره!!
– در این بین برادر مارگزیده، گفت:‌ جناب‌ حکیم! تا تریاک‌ از عراق برسد، مارگزیده مرده!
– و از آن تاریخ این حکایت به یک ضرب‌المثل تبدیل شده و هرگاه برای امری ضروری وعده‌ی دور و دراز بدهند، گویند…۱
۱-راوی: مهتاب بازوند (بیرانوند)‌، خرم‌آباد.

نویسنده : علی‌مردان عسکری‌عالم | سرچشمه : سیمره596(21 مهرماه1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.