امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
انگزنی منفی به جایِ اثبات خود
گاه تحلیل «انگزنی»ها را با نظریهی «عقده» یونگ(تحلیل روان شناختی و در سطح خرد) پیوند میزنند که فهم آن به مراتب آسانتر از تحلیل و ترکیبش با تئوری «کنش متقابل نمادین» هربرت مید است. این نظریه دارای نکات و مولفههایی در تعریف مفهومی و بیان مصادیق برچسبزنی و پیامدهای آن برای فرد و جامعه است. زمانی که براساس ذهنیتی خاص یا حسب حسادت، بهخاطر مقبولیت و محبوبیت فرد یا گروهی یا راهبردی در حوزهای اعم از سیاست، اجتماع، فرهنگ و اقتصاد؛ از فردی یا گروهی تنفر داریم، بهجای اینکه شایستگی خود را ثابت کنیم و یا با تلاش، اعمال صادقانه، کردار و راندمان مثبت در افکارعمومی نام نیک کسب کنیم، وقتی که از توفیق درسیاستِ لطیف بهره نداریم یا در دستیابی به این «وجههها یا منزلتها» به خاطر مراد ناصوابِ خویشتن ناکام میمانیم و بهجای اینکه به دنبال خوداندیشی در یافتن ایراد از ناحیهی خود باشیم:
ای دریده پوستین یوسفان
گر بدرّد گُرگت آن از خویش دان
ز آنکه میبافی همه ساله بپوش
ز آنکه میکاری همه ساله بنوش( مولوی )
انگ میزنیم تا ضمن پاک کردن صورت مسئله، «باشیم و بمانیم». با مهندسی، افکارعمومی را متوجه ایرادات اتهامی خود نسبت به افراد و گروههایی- گاه رفیق و گاه رقیب – میکنیم که عاشقانه درست میبافند و عاقلانه درست میکارند. ممکن است با زدن برچسب یا انگهای منفی به آنها، صورت مسئله را پاک کنیم و به زعم خود از این طریق ایامی را به نوعی خوش باشیم و به «آسایش و نه آرامش!» برسیم اما این اغراضِ آلوده چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت عوارضش هم برای خود، هم برای ابزارهای مورد استفاده و هم برای جامعه و قضاوت افکارعمومی بیشتر از آنچه پنداشته میشود، خواهدبود و «پالودهها» را نیز در مظان شک قرار خواهدداد و اسباب دل نگرانیها و بیاعتمادیها در جامعه خواهدشد. به عبارتی در مقام واکنش به «خودنیک پنداری کاذب» (به نقل از عیسای مسیح: خسی رادر پای برادر خود دیدن و اما شاخهی فرو رفته در چشم خود ندیدن) و البته با کنش آگاهانه، از برچسبزدنهای منفی به دیگران به عنوان یک مکانیزم دفاعی برای فرار از «واقعیتها» استفاده میکنیم تا با این کار از میزان استرسها و التهابات درونی خود بکاهیم. پیامد بارز و اولیهی این مکانیسم و این موضع دفاعی ناسالم این است که با برچسبهای ناصواب یا انگهایی که زده میشود؛ بهخصوص اگر این انگزنیها از ناحیه افراد، گروهها یا شخصیتهای مرجع باشد (گروههای الگوی موردنظر در جامعهشناسی) با تسریع مکانیسم انگزنیِ محکوم نشده بهتمام لایههای ارتباطی در جامعه، امر فرهنگسازی در این زمینه اتفاق میافتد و به یک قاعدهی تقدم فرع بر اصل تبدیل میشود. در اثر این عمل ناپسند، افراد یا گروههای که در یک تعریف به عنوان «اسوهها یا الگوهای» رفتاری دیگر گروهها و افراد جامعه شناخته میشوند و به نوعی رفتارو گفتارشان حلقهای از حلقات «فرهنگساز» به حساب میآیند از چشم جامعه میافتند و حرف و سخن آنان با بیمحلی افکارعمومی مواجه میشود. بدون شک «انگ زدن»ها از ناحیهی این افراد و گروههای موثر جامعه، صدور مجوز برای نهادینه کردن رفتارهایی چون «شکستن حرمتها» و تخریب دیگران با تمسک به برچسبهایی چون «دروغگو»، «دغل کار»، «فاسد»، «مختلس»، «مفت خور»، «غیرخودی»، «اجنبی و وابسته»، «دیکتاتور»، «خائن به وطن» است.
در جامعهی ما که همهی نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی متاثر از نهاد مذهب است و نظام سیاسی با صبغهی حاکمیت «آموزههای دینی» عهدهدار مدیریت، رهبری و هدایت جامعه است چه از منظر قضاوت در داخل کشور و چه از منظر بیرونی این انتظار میرود که در تعاملات میان افراد، گروهها و نهادهای گوناگون نه تنها از برچسب زنیهای منفی خبری نباشد بلکه استراتژی ترغیب در قاموس برچسبزنی مثبت، القابخش روح اعتماد به نفس فردی و جمعی در پیکرهی جامعه بوده و «خودارزشی» بهجای «خودبینیها» بنشیند و به اصل و مبنایی در قضاوتها تبدیل شود تا پسآمدش، حفظ حرمت دیگران و ارزش قائل شدن برای رقبای رفیقی باشد که اختلاف در روشها و سلیقهها آنها را به کارابزارهای حذفی چون انگزنیها ناجوانمردنه نکشاند. متاسفانه در جامعهی ما در اکثر حوزههای رفتاری(سیاسی، اجتماعی، اقتصادی) این برچسبزنیهای ناسالم به وفور رواج یافته است،
درد آنجاست که بسیاری از مدعیان اخلاق و ادب، افراد و گروههای مرجع موثر در «فرهنگسازیها» با بیاحترامی کامل و زیر پا گذاشتن حداقلهای اخلاقی، برای دستیابی به اهداف و اجرایی کردن اغراض خویش به برچسبزدن منفی بر روی دیگران روی آورده و به آن دامن میزنند.
در چنین حالتی شعور «اخلاق مداری» جای خود را به «اخلاق شعاری» داده است، به عبارتی بیشتر جامعه به زینت ظاهری اخلاق نظری (تریبون ها) آراسته است تا اینکه سیرت و باطن یعنی اخلاق عملی خودی نشان دهد. حوزهی سیاست که به مراتب بر دیگر حوزهها تاثیرگذارتر است بیش از دیگر «حوزههای تعاملی» از آسیب «انگزنی»های مخرب مصون نمانده است. (نمونهاش اقرار توئیتی دکتر عبدالرضا داوری در دو مورد خاص). در این حوزه افراد و گروهها به جای «اثبات خویش» با توسل به اهرمهای عقلانی- اخلاقی، از راههای نادرست به «کار ابزارنفی و انکار» روی آوردهاند و چون این شیوه، متاسفانه به یک «گفتمان راهبردی» و پذیرفته شده در عمل تبدیل شده و مکانیسمهای مقابله با آن کارایی خود را از دست دادهاند، روز به روز شاهد افول اخلاق عملی ازسوی افراد، گروهها و نهادها هستیم. زدن انگهایی چون فلانی «ضد فلان نهاد یا فلان شخصیت» است، ارزشی نیست، فاسد است، وابستگی به این و آن دارد، اعضای فلان گروه سیاسی فاسد هستند و…» را میتوان ناشی از همین فاصله گرفتن از اخلاق در عمل دانست. تا آنجا که میفهمیم هر جریان یا تشکل سیاسی، اجتماعی دارای ساختاری هرمگونه مرکب از «راس» و «قاعده یا بدنهی» است. در نوک هرم و بهطور طبیعی «نخبگان افرادی» کاریزما قرار میگیرند که کار هدایت و مدیریت بدنهی «جریان» را بر عهده میگیرند، در تعامل و همسویی با نوک هرم، بدنه یا مردمان همخوان و همراه تعریف میشوند.
«اصولاً در جهانی که ما زیست میکنیم رشد و حرکت افراد و مجموعههای بشری خالی از نقصان و خلل نیست و در تنگنای این مهبط، بیخطا نمیتوان زیست»، چون وجه بارز انسان «ممکن الخطاء» بودن وی است و این مخلوق به «نفسش» سوگندی خورده شده که بر آن هم «فجورها و هم تقواها» عارض و الهام میشود تا کدام جنبه بیشتر خود را نشان دهد، پس باید پذیرفت اگر خطایی و یا گناهی باشد( به قول خیام «گنه ناکرده در این جهان کیست بگو» که اشاره به انسان خاکی دارد)، به «نسبت» همه ممکن است بدان گرفتار باشیم(چون نظر کردی همه اوصاف خوب اندر دل است/ وین همه اوصاف رسوا معدنش آب و گل است، /مولوی)، لذا برچسبزنیهای منفی و تعمیم یافتن آن کاری بس خطرناک و به حاشیهی انزوا کشاندن اکثریت شایستگانِ اهل فن، مومن و معتقدی است که با گفتار خودمان؛ عامدانه و با اجبارآنها را از عرصهی مسئولیتپذیری متعهدانه بیرون انداخته و به سمت بیتفاوتی و بیگانگی از جامعه سوق میدهیم. اگر بپذیریم این سبک گفتاری یک عمل ناروا و به دور از ارزشها و اخلاقیات و شاید نوعی فرافکنی است، پس باید ریشه این رفتار را در فزونخواهیهای نفسانی دانست که خود و خودی را مصون و محفوظ از هرگونه گناه و خطا میداند و دیگران را همواره با عینک بدبینی مینگرد:
پیش چشمت داشتی شیشهی کبود
زان سبب عالم کبودت مینمود (مولوی)
با این فرافکنیها باید منتظر باشیم دیر یا زود همان برچسبها وانگهای ناصواب را که ماهرانه ساختهایم، انعکاسش به خود ما برگردد و دار مکافات طبیعت دهر برچسبسازانِ برچسب زن را با همان برچسب مواجه و تنبیه کند. در ورای این «انگ زنی»های ناروای افراد و گروههای جامعه نسبت به یکدیگر با هدفِ«دوتا من صفر تو»!! عایدات نصیب کسانی میشوند که در دایرهی فرصتطلبانِ همیشه حی و حاضرِ روزگار تعریف میشوند و خود با دستان خود برای آنها فرصتسازی میکنیم تا علیه شایستگان جامعه تهدید شوند و خود مانده در متن افاضل را به حاشیه برانند آنگاه که به خود میآییم «دزد مترصد» با نهایت استفاده درست از رفتارها و گفتارهای نادرست و اتهام زنیهای بیحد و حصرما؛ «میکند آنجه که نباید میشد». نتیجه آنکه این برچسب زدنها با رویکرد «خود انتفاعی» و نگاه رو کم کنی رقیب حکایتی تلخ است که اصرار بر کار خطا را ما تاکید داریم و فایدهاش را کسانی دیگر میبرند… نقل است که روزی ملانصرالدین پس از صرف غذا با همسرش بر سر شستن ظروف اختلاف پیدا کرد. قرار گذاشتند که روبهروی هم ساکت بنشینند و به چشمان همدیگر زل زده تا هر کدام زودتر زبان باز کرد، شستن ظروف را انجام دهد. هر دو بسیار متعصب و برخواستهی خود پایدار که روی دیگری را به هر قیمتی که شده کم کند، ساعاتی گذشت و هر دو کماکان وفادار به آرمان خویش و در فکر شکست دادن حریف سرسخت! در همین حین دزدی وارد شد ولی اولویت ملا و همسرش همچنان شکست همدیگر بود! دزد در آرامش حاکم بر خانه و در جلوی چشمان صاحبخانه همهی اثاثیه را برد. همسر ملا دیگر طاقت نیاورد و داد زد چرا کاری نمیکنی ای ملا! و ملا پیروزمندانه جواب داد تو شرط را باختی برو ظروف (که احتمالاً دیگر نیست) را بشوی.
*هرگونه برداشت و تلخیص از مطالب این تارنما بدون ذکر منبع ممنوع است و پیگرد قانونی دارد.
اثبات کردن خود، , انگزنی، , حمزه فیضیپور،
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.