توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Thursday, 4 July , 2024
امروز : پنج شنبه, ۱۴ تیر , ۱۴۰۳ - 28 ذو الحجة 1445
شناسه خبر : 12762
  پرینتخانه » اجتماعی, پیشنهاد سردبیر, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۸ | | ارسال توسط :

آشغال درجه یک!

آشغال درجه یک!
روز شنبه بیستم فروردین 1401 درازا و پهنای خیابان شریعتیِ خرم‌آباد را برای یافتن «دیسک و صفحه» خودرو وطنی «تیبا» در آمدوشد، بودم و پیمودم. از چند فروشگاه قیمت گرفتم، هرکدام‌ سازی می‌زدند! قیمت‌ها متفاوت بود و سر به فلک می‌کشید!
در حالی که یک برند و ساخت یک شرکت بودند! فروشگاه‌ها به فاصله‌ی چند متر از هم، دست‌کم ۱۵۰  تا ۳۰۰  هزار تومان تفاوت قیمت‌ داشتند؛ به عبارتی دیگر هرکی به هرکی بود! هرکسی بسته به وجدانش چیزی می‌گفت. آدم در این آشفته بازارِ بی‌صاحب، حیران و انگشت به دهان می‌ماند که سره و ناسره کدام است؟
یکی می‌گفت: «این جنس من اصلِ اصل است، باقی آشغال‌اند!  نخری ها!!»
دیگری می‌گفت:« این، مال شرکت عظام است تا قبل از عید ۰۰۰/۲۰۰/۱ بود اکنون یک میلیون و  ۵۰۰ هزار تومان؛ یعنی در طول۲۰ روز ۳۰۰ هزار تومان افزایش قیمت داشته‌است.»
سرانجام به یک فروشگاه رسیدم. نمی‌دانم چرا احساس کردم از همه منصف‌تر است؟ از صاحب فروشگاه که مردی حدوداً ۴۵ ساله بود، پرسیدم: من سواد خودرویی ندارم، یعنی قطعات خودرو را خوب نمی‌شناسم. قطعه‌ی اصلی را از بدلی تمیز نمی‌دهم، امکان دارد مرا در این فقره راهنمایی کنید؟
فروشنده قیافه‌ی حق به‌جانبی گرفت و رگ گردنش را متورم کرد و با تاکید گفت:«می‌خواهی واقعیت را بدانی؟» گفتم: «بله.» گفت:« همه‌ی اجناسی که در بازار هست، آشغالند! اما جنس‌های من «آشغال درجه یک»اند!!»
پس از شنیدن سخنان این فروشنده، یک لحظه‌، نفس در سینه‌ام حبس شد و برای یک آن، سرم گیج رفت!
خدای من! آشغال درجه یک، چه پارادوکس خنده‌داری! اگر آشغال است، درجه یک، دیگر چه صیغه‌ای است؟ آشغال یعنی چیز به درد نخور و غیرقابل مصرف… یعنی چیزی که دور ریخته می‌شود؛ البته به همتِ مدیریتِ بی‌نظیرِ مدیرانِ مدبر، آشغال در سال‌های اخیر ارز و ارج گرفته‌است؛ چیزی که سال‌های دور کسی برایش تره‌ای هم خُرد نمی‌کرد اما اکنون عزیز و «نازار» شده‌است؛ به‌‌گونه‌ای که آشغال‌گردها گاهی بر سر آشغال‌دان‌های محله‌های برخوردار با هم بگو مگو  می‌کنند و دعوا راه‌ می‌اندازند.
وقتی به صرافت افتادم، دیدم فروشنده راست می‌گفت. آشغال درجه یک هم، شدنی است، ما سال‌هاست آشغال مصرف می‌کنیم،‌ ما چهار دهه است آشغال‌سواریم؛ آن هم نه آشغال خوبی بلکه آشغال‌های درجه سه، چهار و… ما سال‌هاست آشغال‌ سوارمان شده… خدایا ما به چه روزی افتادیم؟!
نکته‌ی مهم دیگر، در این بازار هردمبیل، نظارت کجاست؟ اصلاً چه کسی باید نظارت کند؟ چرا این کشور این‌گونه رها شده‌است؟ چرا یک کالا در یک خیابان چند قیمت دارد؟ این چندقیمتی‌ها ناشی از چیست؟ هر روز به بهانه‌ای قیمت‌ها افزایش می‌یابند. اگر ارز ترجیحی به‌طور کامل حذف شود چه بر سر این مردم می‌آید؟
به هر روی، دیسک و صفحه‌ی آشغال درجه یک را با ۳۰۰ هزار تومان افزایش قیمت نسبت به ۲۰ روز پیش، خریدم.
مکانیک وقتی این جنس درجه یک آشغال را دید، سرش را به نشانه‌ی اعتراض تکان داد و گفت: «البته از جنسی که روز نخست، شرکت سایپا نصب کرده، بهتر است. چون جنس تقلبی والئو ترک به جای اصلی درون خودروات جای داده‌اند!»
اصلاً دیگر تعجب نکردم. سرم گیج نرفت. لب نگزیدم. انگشت تعجب به دهان نگرفتم… زیرا این‌روزها هر غیرممکن و شگفت‌آوری برایمان عادی شده‌است …
ما دلمان خوش بود که کارخانه‌ی وطنی، خودرو وطنی می‌سازد. بابا چرا سر این ملت بدبخت کلاه می‌گذارید؟ بس کنید دیگر، شما را به هرکسی که می‌پرستید بس کنید. این‌قدر به شعور ملت توهین نکنید. ارابه‌های مرگ نسازید… همین چند وقت پیش بود که در تصادف وحشتناک جاده‌ی خرم‌آباد- نورآباد، ارابه‌های مرگتان جان ۸ هم‌وطن بی‌گناه را گرفتند!
به گفته‌ی سردار الهی فرمانده‌ی انتظامی لرستان «این ۸ نفر بر اثر ضربه نمرده‌اند بلکه در آتش سوخته‌اند!» (نقل به مضون از نشست خبری روز یک‌شنبه ۲۱ فروردین)
چرا باید دو خودرو در برخورد با هم بی‌درنگ آتش بگیرند!
مافیای خودرو از جان این ملت چه می‌خواهد؟ پشتِ این قاتلان، به چه کسانی گرم است؟
ذاکر نماینده‌ی ارومیه، گفته‌است:« در طول سال‌های اخیر به اندازه‌ی چند جنگ در ابعاد دفاع مقدس، هم‌وطن از دست داده‌ایم. چرا باید این‌گونه باشد و این کوتاهی‌ها از ناحیه چه کسی است؟ در نهایت انگشت اشاره به سمت دولت می‌رود. خودرو برای دولت است و بخش خصوصی را هم آن‌گونه باید فعال باشد، نمی‌بینیم.»(روزنامه‌ی شرق)
به هر روی ما امروز دو چیز برایمان روشن شد، نخست: معنی کنایی و اصطلاحی برخی واژگان را فهمیدیم. یعنی فهمیدیم که هر «آشغالی» آشغال نیست؛ بل آشغال داریم تا آشغال! همان‌طوری که شهروند داریم تا شهروند…  درجه یک، خودی، غیرخودی… و هم‌چنین معنی «فقر مطلق» را هم فهمیدیم که رییس‌جمهور محترم، قول ریشه‌کن کردنش را تا پایان اسفند ۱۴۰۰ داده بود!   بدرود تا درودی دیگر…
نویسنده : دکترکیانوش رستمی | سرچشمه : سیمره620(23 فروردین‌ماه1401)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.